-
گفتم : غــــــــــیــــــــــــرت !!!
پنجشنبه 16 بهمنماه سال 1393 10:01
گفت : که چی ؟ هی جانباز جانباز ،هی شهید شهید ! میخواستن نرن ! کسی مجبورشون نکرده بود که ! گفتم :چرا اتفاقا ! مجبورشون میکرد ! گفت :کی ؟!! گفتم :همون که تو نداریش ! گفت :من ندارم ؟! چی رو ؟! گفتم : غــــــــــیــــــــــــرت !!!
-
هنوز هم کسی نمیداند:
پنجشنبه 9 بهمنماه سال 1393 21:50
هنوز هم کسی نمیداند: چوپان قصه ها دروغ میگفت تا... تنهایی هایش بشکند اااااااااااااااااای مردم گرگ گوسفندهای مرا هم خورد
-
خدایا حواست هست؟!
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 19:07
خدایا حواست هست؟! صدای هق هق گریه هایم... از همان گلویی می آید که تو... از رگش به من نزدیک تری!!!
-
تنهایی تقدیر من است...
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 14:31
تنهایی تقدیر من است... سهم من از دنیا تردید است سهم چشمانم،اشک سهم لبانم،لبخندی دروغین سهم زبانم،دروغ سهم دستانم،سرمای تنهایی اری سهم من از دنیا این است سهم قلبم،شکستن سهم،روحم در خود شکستن سهم اینده ام چیست؟ ایا شاد زیستن با قلبم اشتی خواهد کرد؟؟؟ زیستن با قلبم اشتی خواهد کرد؟؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 14:30
-
ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﯾﻌﻨﯽ :
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 14:24
ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﯾﻌﻨﯽ : ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ چک کنی ﻭ ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ ﮐﻨﯽ که ﺩﺍﺭﯼ ﺳﺎﻋﺘﺘﻮ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 21:41
-
مدت هاست می خواهم بگویم :
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 21:38
مدت هاست می خواهم بگویم : دوستش دارم اما. . . شما که غریبه نیستید رویش را ندارم می خواهم بگویم: عاشق چشمانت شده ام اما شرم می کنم می ترسم بگویم بودنت حالم را خوب می کند صدایت. .زیباترین آهنگ شب هایم می شود می ترسم بگویم او هم ماندنی نباشد آدم ها را که می شناسی تا بوی دوست داشتن به مشامشان می رسد هنوز نیامده هوای رفتن...
-
لعنت بر دوراهی
چهارشنبه 24 دیماه سال 1393 23:08
هنوز صدای قدم هایت را پشت سرم می شنوم که همچون غریبه ای مرا بی تفاوت دنبال می کنی ومن این چنین پیش خود می پندارم که هنوز … با گام هایت مسیرمرا دنبال می کنی ولی افسوس … مرگ بر دوراهی ها ، لعنت بر هرچه بیراهه است آری به اولین دوراهی که رسیدیم دیگر صدای قدم هایت نیامد تو رفته بودی همه گفتند که تو عابری بیش نبودی … ولی من...
-
هـیـچ هـنـر دیـگـه ای نـَدآرن …
چهارشنبه 24 دیماه سال 1393 23:05
سـلآمَـتـیـه اونـآیـی کـه از هَـر انـگُـشـتِـشـون ۱۰۰۰تـآ هُـنَـر مـیـریـزه مـیـرنـجـونـن.. : ) مـیـسـوزونـن.. : ) مـیـشـکـنـن.. : ) لـه مـیـکـنـن .. : ) نـابـود مـیـکـنـن.. : ) هـسـتـی بـه بـاد مـیـدن… : ) و سَـلامـتـیـه اونـآیـی کـِه جـز دوسـت داشـتـن ایـن مـوجـودات هـنـرمـنـد هـیـچ هـنـر دیـگـه ای نـَدآرن …
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 24 دیماه سال 1393 23:04
دویید سمت گوشیش که داشت زنگ میخورد پسر: سلام عزیزِ دلم چطوری بخدا دلم یه ذره شده بود برا صدات میدونستم دَووم نمیاری قهر بمونی دختر بدونِ هیچ احوال پرسی دست تو دستِ نفرِ سوم: ببین تو خیلی پسرِ خوبی هستی واقعاً لحظه هایی که باهات تجربه کردمو هیچ وقت یادم نمیره تمامِ شوخی هامون دواهامون خنده هامون گریه هامون تا صبح پشتِ...
-
♥ قلبم ♥
شنبه 20 دیماه سال 1393 09:15
دختر :من حسودیم میشه…. موقعی که دخترا بهت نگاه میکنن پسر :حسودی نکن عزیزم دختر :چرا؟! پسر :چون تو چیزی داری که اونا ندارن دختر :چی؟ . . . . پسر :♥ قلبم ♥
-
یه نفر باید باشه یکی که اونقدر بخوادت اونقدر دیوونت باشه
شنبه 20 دیماه سال 1393 09:15
یه نفر باید باشه یکی که اونقدر بخوادت اونقدر دیوونت باشه اونقدر منتظر فرصت باشه بهت بگه چقدر دوستت داره اونقدر که وقتی موقعیتش جور شد وقتی همه چیز مساعد شد وقتی خجالتش ریخت وقتی فهمید دلت به دلش راه داره بی مقدمه بغلت کنه با تموم وجود فشارت بده و بهت بگه : خیلی میخوامت ...
-
من بی تو هیچم
شنبه 20 دیماه سال 1393 09:13
-
خدایا یه دقیقه ببینمش
دوشنبه 8 دیماه سال 1393 23:15
یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه... بدی هاش یادت میره.... نامردیش یادت میره... بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره... وقتی با بیرحمی تنهات گذاشت یادت میره... فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه...!!! همین..
-
انتشار کنید
دوشنبه 8 دیماه سال 1393 20:13
-
این جمله ی خسرو شکیبایی رو دوس میدارم :
دوشنبه 8 دیماه سال 1393 20:11
این جمله ی خسرو شکیبایی رو دوس میدارم : ببین… دلخوری،باش… عصبانی هستی ،باش… قهری،باش… هرچی میخوای باشی،باش… ولی حق نداری با من حرف نزنی… فـهمیـدی؟
-
من عاشقم...
دوشنبه 8 دیماه سال 1393 20:08
من عاشقم... عاشق یه دختری که بهش میگم بانو عاشق یه دختری که به خودم قول دادم خوشبختش کنم شده خودم بدترین سختی هارو بکشم ولی نذارم خم به ابروش بیاد الان خم به ابروش اومده... خم ابروش یه قبیله رو لرزوند امید منو گرفت ، درسته من غیرتی ام در حدی که پسر غریبه پستشو لایک میکنه اعصابم خورد میشه بانوی من ، میدونم بریدی ......
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 دیماه سال 1393 19:49
سلامتی پسری که یه روز عاشق شد. . . سلامتی دختری که یه روزعاشق شد. . . سلامتی پسری که اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد. . . سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت. . . سلامتی عشق پاکشون. . . سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها. . . سلامتی دوستی که...
-
من که میدانم جز من کسی را نداری ...
سهشنبه 2 دیماه سال 1393 21:59
خدای من خداییست که اگر سرش فریاد بکشم : به جای دست رد به سینه ام ، نوازشم می کند و می گوید : من که میدانم جز من کسی را نداری ...
-
یک روز دوباره به هم خواهیم رسید ...
سهشنبه 2 دیماه سال 1393 21:57
تا می توانی از من فاصله بگیر ... اصَن برو و تهِ تهِ دنیا بایست ... ایستادی ... ؟؟؟ حالا برگرد ... یک نفر پشت سرت ایستاده ... و آن یک نفر منم ... این شعبده بازی نیست عزیزکم ... زمین گرد است ... یک روز دوباره به هم خواهیم رسید ...
-
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای...
سهشنبه 2 دیماه سال 1393 21:56
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای... کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت ! روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . . یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 دیماه سال 1393 21:52
-
لطفا انتشار کنید
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 20:50
-
چشم حسودان کور شد بانو ...
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 20:48
چشم حسودان کور شد بانو ... دوست داشتند "چمـدان" ببندی از زندگیِ من ؛ اما خبــر ندارند ، که دیشب برایم "روســری" باز کردی ...
-
زندگی من تویی
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 20:47
هیچی قشنگ تر از این نیست که… وقتی از دستت عصبانی ام و میگم برو پی زندگیت… تو بهم میگی :کجا برم؟! زندگی من تویی
-
"عـــــــــاشقتم"دیــوونه!
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 20:46
وقــتی اومــدم پــیشت مـیخوام دستمــو بزارم روچــشات و درگـــوشت بگـــم: اگـــه گــفتی مــن کیــم؟؟ تـــوام با خنــده بگی همونی که دلتــنگش بودم.... مــنم تــو گوشــت زمـــزمه میکنم :"عـــــــــاشقتم"دیــوونه!
-
و از خوشی های روزگار همین بس
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 20:42
و از خوشی های روزگار همین بس که در هر ساعت از شبانه روز که دلت خواست به کسی زنگ بزنی و او بی درنگ گوشی را بردارد و بگوید "سلام، جان ِ دل !! " که بدانی مزاحم نیستی... که اصلا انگار منتظر زنگ ت بوده
-
از تمام تو…
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 13:43
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم… از تمام زمین یک خیابان را… و از تمام تو… یک دست که قفل شود در دست من…
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 آذرماه سال 1393 14:00
دختر:یعنی چی که خسته شدی؟ پسر:خسته شدم ازدوستی باهات.دیگه نمی تونم دختر:مگه نمی گفتی عاشقمی هیچوقت ترکم نمی کنی؟ پسر:من دیگه نمی خام دوست باشیم بروووووو... دختر:چرا؟مگه من چی کار کردم؟ پسر:بزرگترین کارممکنوبروووو.عاشقم کردی عاشق خودت برو..برو با دنیای مجردیت خدافظی کن میخام خانومم بشی..همسرم...تک بانوی خونم نه دوستم...