دلنوشته ها

دلنوشته ها

از دل نوشته هایم ساده نگذر به یاد داشته باش این « دل نــوشــته » ها را یک « دل » نوشته ...!
دلنوشته ها

دلنوشته ها

از دل نوشته هایم ساده نگذر به یاد داشته باش این « دل نــوشــته » ها را یک « دل » نوشته ...!

متنایی درمورد حال خودم


لـعـنـتـــی

ایـــن چـه رسـمیـســت !!

پیــراهـنــش را مــن بـــرایـش خــریــدم …یـکی دیـگـه از تـن اش درآورد …..

*************

از تـنـهــایـیـت دلـگیـــر نـبــاش !!

و هیـچ وقـت آن را بـا کـسی قـسمـت نکـن …

مــردم ایــن شـهـــر تـن هــا دادنـــد …

تــا تـنـهـــا نـمـــانـنـد .

*************

ســـر درد …

حـالـت تـهــوع …

دل پـیـچــه …

کـسی چـه می دانـــد ؟؟!

شــایـد بــاردارم از غـصـه هــایـی کـه هــرشــب بـا مــن نـزدیـکـی می کـنـنـــد ….

*************

دلم تنگ روزهایی شده که کسی را

دوست نداشتم..چقدرخوب بودآن

بـــــــی خیالـــــــــی هـــا!!!!!

*************

خدایا

گله نمیکنم…

ولی کاسه ام را اینقدر خالی دیده ای

که هر چه خواسته ام را

در کاسه ام میگذاری!

.

.

.

باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد ،

آنقدر که یکی از این شب های لعنتی آغوشش را برای من و یک دنیا خستگیم بگشاید ؛

هیچ نگوید و هیچ نپرسد فقط مرا در آغوش بگیرد

بعد همانجا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را …

روزی که دروغ میگوید ،

روزی که دیگر دوستم ندارد ،

روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد

و روزی که عاشق دیگری می شود

.

.

گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .

دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .

اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!

وَ حآل هــَم کِه . . .

گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .

زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .

وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .

گریـــه کنی . . .

.

.

.

تمام آرزوی امشب من ، ندیدن فرداست …

.

.

.

حس آن ته سیگار مچاله

حس آن شاخه شکسته روی زمین

حس بیمار در کما رفته

حس آن بره که گرگ نشسته برایش به کمین

حس تنهایی و رخوت

حس جان دادن تو خلوت

حس مرگ دارم امشب !

.

.



.

این روزها پارو را رها کرده ام و دراز شده ام کف قایقی معلق که به هیچ کجا نمی رود !

.

.

.

می خندم!

دیگر تب هم ندارم

داغ هم نیستم

دیگر به یاد تو هم نیستم

سرد شده ام

سرد سرد

نمی دانم

شاید…

شاید دق کرده ام!

کسی چه می داند…

.

.

.

لحظاتی هست که هیچ چیز این زندگی قانعت نمی کند

و فقط و فقط نیاز به اندکی مردن داری !

.

.

.

حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش “تـــــوجـــــه” نمیکنه !

.

.

.

دلگیرم

از دنیآ و روزگآرش

از بی کسی هآ و سکوت هآ!

این منم که اینگونه خسته ام

منی که همیشه خوب بودم و خندآن

منی که خنده هآیم مثآلی بود به مثآل ضرب المثل!

نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیم!

چون “تـو”، “من” نیستی!

پس لطفا قضآوتم نکن…

.

.

.

حس پرنده ای رو دارم که از قفس آزاد شده اما پرواز از یادش رفته !

.

.

.

خدایا خسته ام!

از غریبــه بــودن بیــن ِ این آدمـ ها

از بـے کسـے

از ایـــن کـه از جنـس ِ آدمـ های اطرافــم نیستــم

از اینکه همه تا میفهمــن از خودشــون نیستــم

رفتارشــون باهامـ عوض میشـه

خدایــا!

تو بـا مــن باش..

.

.


.

.

برای سفر به گذشته نیازی به ماشین زمان ندارم …

منِ خسته با یک نخ سیگار و چند پک عمیق ، هر روز به گذشته سفر میکنم !

.

.

.

چگونه استـــ حال من…

با غمـــ ها می سازمــــ…

باکنایه ها می سوزمــــــــــ…

به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…

لبخندی تـــلخـــــــ….

خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…

می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…

از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی

فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر

فقط یک قبـــــــــــــــر…

در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ

خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

*************

چرا برگشتی؟!برای اینکه ببخشمت؟!صدای وجدانت آرامش آغوششو بهم میزنه؟!کاش همون اول یه خورده هم نگران به هم نخوردن آرامش زندگی من بودی…….

*************

روزی کسی را پیدا خواهید کرد که گذشته ی شما برایش اهمیت نداشته باشد….. چون میخواهد آینده ی شما باشد……

*************

چه حقیر و کوچک است آنکه به خود مغرور است…..چرا که نمیداند بعد از بازی شطرنج شاه و سرباز همه در یک جعبه قرار میگیرد…..

*************

اگه دوسم داشت چرا رفت…حالا که رفت چرا یادش موند..گفت نمیره …ولی با یکی دیگه رفت..ای کاش اصلا نمیومد که بره…..

*************

قـصــه اصـحـابــــــ کـهـفـــــ یـک شـوخـی اسـتـــــ ـــ

ایـنـجــا اگــر یـک روز بـخــوابـی …

تـــو را از یــاد مـی بــرنـــد …

************

بـه خـودم قـول میـدم فـرامـوشـت کنـم …

وقـتــی صبـح میشـود ، تــو را کـه نـه … ولی !!

قـولـم را فـرامـوش می کنــم …

************

بـه خـودم قـول میـدم فـرامـوشـت کنـم …

وقـتــی صبـح میشـود ، تــو را کـه نـه … ولی !!

قـولـم را فـرامـوش می کنــم …

************

وقتی مرا در آغوش دیگری دیدی // آشفته شدی// نگرانیت بی مورد بود… تنها خواستم احساس چند روز پیشم را درک کنی…..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد