دلنوشته ها

دلنوشته ها

از دل نوشته هایم ساده نگذر به یاد داشته باش این « دل نــوشــته » ها را یک « دل » نوشته ...!
دلنوشته ها

دلنوشته ها

از دل نوشته هایم ساده نگذر به یاد داشته باش این « دل نــوشــته » ها را یک « دل » نوشته ...!

میگن چرا انقدر غمگین می نویسی؟!...

میگن چرا انقدر غمگین می نویسی؟!...
افسرده میشیم...
ببخشید! !...
حق باشماست...
چندخطی مینویسم....
بخند....
ساده بودم...
خیلی ساده...
به همه محبت کردم...بی محبتی هارا زود فراموش کردم...
اماسادگی ام رانشانه گرفتند...
و زمینم زدند... بخند
اولین باربود که عاشق شدم...
از هستی ام مایه گذاشتم. ..
به حدمرگ می پرستیدمش....
فکر میکردم از عشق سیراب شود می ماند...!!
اما ازمن سیر شد و رفت...
خنده دار است...
بخند
از غرورم گذشتم...
التماس کردم...
التماس برای نرفتنش...التماس برای بودنش...
التماس برای بادیگری نرفتنش...
اما خندید و رفت...
بخند کنارم بود...
باتمام وجود حس کرده بودم که مرا نمیخواهد...
از نگاهش...از نگرفتن دستانم....
از سرم شلوغ است های دروغی اش...
از زود شب بخیر گفتن ها و آنلاین بودنش....
از جانم نگفتن هایش....
آخ که این آخری جانم را میگرفت...
دنیابر سرم آوار میشد وقتی صدایش میزدم و نمیگفت جانم....
اینها خنده دار است...
بخند تنهایم گذاشت...
رفت به خاطر اندامی زیباتر...
جیبی پولدارتر
اما میدانم هیچ محبتی راپررنگ ترازمحبت من پیدانخواهد کرد...
رفت و مرا فروخت...
بخند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد