دِلَم عِشقی میخواهَد که
مَرا ، بآ هَمه ی خُوبی هآ و بَدی هآیَـم بخواهَد
بآ هَمه ی ضَعف هآ و قوت هآیَم
✔ دِلَم عِشقی میخواهَد که
پَر پَروازم بَرآی رسیدَن به خُدا بآشَد
✘نه غُل و زنجیـر اَسارتم بَرآی فـرو رَفتَن در بَدی هآ✘
✔ دِلَم عِشقی میخواهَد که
نَمآز خواندَنَم ، حجـابَم ، عَقاید و بآورهایَم را بآل و پَر دَهد
✘نه اینکـه داشته هآیَـم را هَم از مَـن بگیرَد✘